۲۰۱۵ ژوئن ۱۳, شنبه
پیام داده شده توسط پروردگار ما عیسی مسیح
به دختر محبوبش لوز د ماریا.
مردمی که دوست دارم،
با عنوان پدر عشق و رحمت به در هر روحی میزنم تا خودتان را برای تبدیل شدن اختصاص دهید.
من فراخواندهاید تا مانعهایی که پیش من قرار دادهاید حذف کنید تا از کنار مرا دور شوید و با دنیوی ادامه یابید.
مردمی که دوست دارم،
شما به درخواستهای من توجه نمی�ید اما سریعاً برای پاسخگویی به یک درخواست انسانی آمادهاید… فراخوانهای مرا قطع کردهاند تا انکار کنند که کلام من هستند…
چگونه میتوانم این نسل را رها کنم?
آنها بدون من زندگی میکنند…
آنها حضور واقعی مرا در اقربت انکار کردهاند…
آنها از شناخت مرا جلوگیری میکنند…
آنها باور دارند که نیازی به من برای دادن زندگی ندارند…
آنها یکدیگر را بدون هیچ رحمتی کشتند…
این رفتار انسان در این نسل است، و چنانچه کافی نبود، مادرم را با هیچ احترامی بیاحترامی میکنند هنگامی که مادرم پر از نعمت، ظرف منحصر به فرد تعظیم، ملکه آسمان و زمین است.
چون هر روز صلیب مرا سنگینتر میشود، تا حدی که مادرم برای کمک به من آمدهاست و در نام شما همهاید تا از گمراهی نجات یابید. زندگیام، راه نجات برای روحها، با صعود مرا پایان نیافته است.
من زنده، حاضر و جاری در هر یک از شماست، اما فرزندان خودم من را از معبدهای مرا بیرون میاندازند.
چگونه که مرا از مکانهای دعا دور کردهاند! آنها قوانین مرا نمی�ید؛ آنها را با راحتی، آسانی و شورش جایگزین کردند.
من رو بشناسید، در کتاب مقدس تحقیق کنید، به مادرم گوش دهید، هشداردهنده باشید تا گمراه نشوید; شر تنها نه پنهان است بلکه مانند یک طاعون بر انسانها برای گمراهی میچرخد.
فراموش نکنید که هدف ضد مسیح اینست که مالک بشر، مالک همه چیز، حتی کلیسای مرا شود.
عشق من تغییر یافته است؛ آنها عدالت مرا در برابر یک رحمت راضیکننده ضعیف میکنند; من قاضی عادل هستم.
آنها وجود جهنم را انکار میکنند اما وجود شر را قبول دارند، و زمین را به عنوان مکانی از غم و اندوه میبینند که در آن برای گناهان خود پرداخت میکنند. فرزندانی عزیز من! همچنان کور هستند!
من مدرنیسمها را دوست ندارم. آنها مردم من را در این لحظههایی که شر
تاخت و تاز میکند و به آنهایی حمله میبرد که مرا دوست دارند، مرا پرستش میکنند، و مرا مانند جواهر قیمتی در روحشان نگه داریدهاند، مثل گنجی پنهان شده، کاملاً مطمئن هستند که من خداوند و خدای آنها هستم.
چون از کلام من، قانون من، و مادر من دور میشوند، مردم من به زودی در برابر حملات شر سقوط خواهند کرد، که این لحظه خود را مثل یک گوسفند نشان میدهد، مانند دفاعگر و مخالف جنگ، اما بعداً خودش را مثل خرس بزرگ با ناخنهای وحشیانهای خواهد نشان داد که بر فرزندان من حمله کرده و تا مرگ آنها تعقیب میکند، بدین ترتیب به جهان نشان میدهد چه چیزی در پنهانی خود دارد.
اجدها قرمز کمککننده خرس است و انسانها توسط متحدین اجدها و خرس لرزانده شده، تعقیب شده، و کنترل خواهند شد، متحدینی که تقریباً با تپیدگی بر کشورهایی کوچک حکومت میکردند اما بعداً با قدرت بزرگ ظاهر خواهند شد. تعقیب وحشیانه خواهد بود و گسترش پیدا خواهد کرد، و در آن زمان فرزندان من تحت دست کسانی که مرا دوست ندارند رنج خواهند برد.
مردم من هشدارهای مادر’من را بیتوجه کردهاند، و با کسانی که تعقیبکننده و عذابشان خواهد بود دست دادهاند. اتحاد بین کشورها شکسته خواهند شد و قدرت کمونیسم بدون اندازه ظاهر خواهد شد. آن خواب نمی�یده است؛ به مردم من حمله میکند؛ مردم من خوابیده اند. شر بیدار است و حتی کسانی را که وفاداری دارند فریب داده تا در مقدست مرا نفوذ کند.
فقط فراماسونری نیست که به کلیسای من نفوذ کرده، بلکه — همراه با آن — ایلومیناتی و کمونیسم؛ آنها پشت دیوارهای مرا پنهان ماندهاند.
ادمی به عنوان یک انسان و مخلوق خدا ارزشمند نیست، بلکه مانند شیئی که بدون فکر حرکت میکند دیده میشود.
قوم من عزیز،
وحدت یابید. یک وحدتی باشید تا شما — که ایمان دارید و من را دوست دارید و مادرم را مانند مادرتان میشناسید — همواره یکدیگر را پناه دهند. تقسیم شدن به شما اجازه ندهید؛ تقسیم از سوی شیطان فرستاده شده تا مخفیانه نفوذ کند و در میان کسانی که وفادار به من هستند، بزرگترین اختلافات ایجاد نماید.
دریغزننده خواب نمی�یزد; فرزندانم میخوابند… بیدار شوید، فرزندانم! شب نزدیک است و تاریکی سریعاً در حال رسیدن است، تاریکی فساد آن که فرزندانم را نفرت دارد. متواضع باشید، ادامه دهید تا یکدیگر را پناه دهید؛ کسانی که کور هستند بیشتر کور خواهند شد، روشن نمی�یزدند و شر به آنها خواهد گرفت.
فقط فراماسونری نیست که در کلیسای من نفوذ کرده است بلکه — همراه با آن — ایلومیناتی و کمونیسم؛ آنها پشت دیوارهایم پنهان ماندهاند. انسان به عنوان یک موجود انسانی و مخلوق خدا ارزشمند نیست، بلکه بهعنوان یک شیء بدون فکر در نظر گرفته میشود.
عزیزان مردم،
وحدت یابید. یک وحدتی باشید تا شما — که ایمان دارید و من را دوست دارید و مادرم را مانند مادرتان میشناسید — همواره یکدیگر را پناه دهند. تقسیم شدن به شما اجازه ندهید؛ تقسیم از سوی شیطان فرستاده شده تا مخفیانه نفوذ کند و در میان کسانی که وفادار به من هستند، بزرگترین اختلافات ایجاد نماید.
دریغزننده خواب نمی�یزد; فرزندانم میخوابند… بیدار شوید، فرزندانم! شب نزدیک است و تاریکی سریعاً در حال رسیدن است، تاریکی فساد آن که فرزندانم را نفرت دارد. متواضع باشید، ادامه دهید تا یکدیگر را پناه دهید؛ کسانی که کور هستند بیشتر کور خواهند شد، روشن نمی�یزدند و شر به آنها خواهد گرفت.
عزیزان مردم،
با اندیشه انسانی فکر نکنید زیرا باعث میشود همه چیز را دورتر ببینید؛ روح خودتان را آماده کنید. حواس روحانی باید به شما احساس نزدیک بودن هشدار و سرعت گرفتن در مسیر بازگشت من دوم را بدهد. مردمم آزموده خواهند شد اما هرگز شکست نخواهند خورد. همین است که مادرم از کنار مردمم دور نمی�یزد حتی وقتی مردمم او را نادیده میگیرند.
هر تسبیحای که با دقت و تفکر مدیت شود، یک نور جدید خواهد بود که به دیگر نورها پیوست تا پیوستهایی از نورهایی ایجاد کند که من آنها را از خانهم میبینم و کسانی را شناسایم که متعلق به من هستند.
ستارگان در آسمان مانند روحهای حقیقی بر اثر گواهینامهشان روشن میشوند، و کمترینها آنهایی هستند که بیشتر روشن میشوند.
دعای برای کسانی که متعلق به من هستند ضروری است. دعا آنان را نزدیکتر به من و مادرم میکند که همه فرزندانشان را گوش میدهد، همیشه از آنها دفاع میکند و حتی وقتی آنها او را انکار کنند در حمایتشان مداخله میکند.
من خودم را در مقدسترین عقیدهای یعنی عیقاز ارائه میدهم؛ من به صورت بدن و خونم حاضر و زنده هستم، اما اکثریت قسوسمان مرا سبک گرفتهاند زیرا عمق رازی که در تقدیس وجود دارد را نگاه نمیکنند، و با نیرو مرا بر پاتن انداختهاند، مرا احترام نگه ندادهاند و بعداً به من غم میدهند وقتی سریعتر مرو برای فرزندانم یا دستهای سومینتایی که درست آمادگی نیافتهاند تحویل میدهند.
من میخواهم دهانی که مرا پادشاه اعلام کند، مرا مانند یک پادشاه دریافت کند…
من میخواهم کلمهای که «من باور دارم» اعتراف میکند و دلی که با این «من باور دارم» خوشحال شده و در آن ادغام یافتهاست، مرو بهصورت شایسته دریافت کند…
آن مادر من است که روح کسانی را آماده میکند تا مرا با حقیقت احساس کنند…
مادرم در روحوکسانی که مرو دریافت کردهاند، نه بهصورت روتین بلکه با عبادت باقی ماندهاست…
قوم من محبوب،
شیطان از مادرم ترسیده و او را نفرت میکند؛ شیطان میداند که مادرم سرش را خرد خواهد کرد و بر وی پیروز خواهد شد.
این است که وقتی کسانی که متعلق به من هستند، فداکاریهای مادرم را کمتر کردهاند، او را نادیده گرفتهاند یا از او بیاحترامی میکنند، شیطان مانند یک برنده جشن میگیرد.
شر در کلیسای من نفوذ یافتهاست و ابزارهای وفادارم تحت تعقیب هستند. شر قصد دارد مادرم را خاموش کند، اما «من هستم که هستم" و مادرم، محافظ قومیام، تا زمانی که کسانی که متعلق به من هستند بیدار شوند آرام نخواهد شد. محبوبان،
تطهیر ادامه خواهد داشت تا بر انسانها پیشروی کند؛ خلق خواستار واکنش مردمان است تا مرا پیدا کنند و گناه را از بین ببرند. دل سنگی به دل گوشتی تبدیل میشود. قوم من محبوب،
سلام بر جهان بشر خواهد آمد زمانی که انسانها پاک شده باشند.
اعضای بدن روحانی من تا وقتی لباسهایشان دوباره سفید مانند برف شود، پاک خواهد شد.
لطفا دعا کنید، فرزندانم. یک جسم آسمانی به سمت زمین حرکت میکند. لطفا دعا کنید.
لطفا دعا کنید، فرزندانم؛ جنگ منتظر نیست زیرا برای کسانی که قدرتمند هستند، تجارت پتانسیلی است.
جنگ منتظر نیست و فرزندان من آماده نیستند.
لطفا دعا کنید، کودکان؛ عقاب زخمی خواهد شد و بدون فکر عمل میکند. لطفا برای کلمبیا دعا کنید؛ آن درد خواهید کرد و گریه خواهد کرد.
آتشفشانها بهصورت پیوسته انسان را شلاق زدهاند.
ابزارهای صلح باشید,
جایی که نفرت هست، عشق باش؛ جایی که ناآگاهی است، نور باش؛ جایی که عشق نیست، عشقی را بیاورم.
زمانهای صلح خواهد آمد زمانی که مردان با خوشحالی کنار یکدیگر زندگی کنند و از پیش بهشت لذت ببرند.
تو برکت میدهم.
یسوعت
سلام مریم پاک، بدون گناه متولد شده.
سلام مریم پاک، بدون گناه متولد شده.
سلام مریم پاک، بدون گناه متولد شده.